سفرنامه ی اولین سفر
پسرم دنیای من
اولین بهار زندگیت مبارک
عزیز دلم امسال عید برای من رنگ و بوی دیگری داشت ...تورا در آغوش داشتم ...پدرم و مادرم در کنارم بودند و همسرمهربانم همراه من....این یعنی خوشبختی...
نفسم اولین سفرت رو تجربه کردی و سه نفری به شهر تبریز جایی که من در آنجا متولد شدم و عاشقانه دوستش دارم رفتیم
عزیز دلم اولین خنده ات رو در آخرین روز سال به مامان روحی کردی و این جوری بود که راه دلبری کردن رو یاد گرفتی
روز سوم عید مهمانی شما پسر نازنینم بود خیلی خوش گذشت...و به خاطر ورود شما فسقلی به دنیای ما همه بهمون هدیه دادنددستشون درد نکنه
پسر گلم تولد یک سالگی علی سام خوشگله هم بود که خیلی بهمون خوش گذشت و شما هم از اول تا آخر مهمانی لالا کرده بودی .الهی دورت بگردم توهمه عکس ها شما خوابی.
راستی یه سفرم به منطقه آزاد ارس رفتیم واقعا عالی بود منم واست ازlcwaikiki لباس خریدم اما شما یه کوچولو خسته بودی و گریه می کردی و من نتونستم برات بیشتر خرید کنم
خلاصه سفر خیلی خوبی بود عزیزم..انشاالله سفر های زیادی رو با هم خواهیم رفت پسر نازنینم خیلی دوست دارم.